» خيلي خيلي خيلي جالب

  » نميتوان برگشت و اغاز خوبى داشت اما ميتوان شروع كرد و پايان خوبى داشت
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 39
بازدید هفته : 68
بازدید ماه : 144
بازدید کل : 37546
تعداد مطالب : 153
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

طراح قالب

Template By: NazTarin.Com


درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش اوديد من پگاه هستم و ١٧ سالمه خوشحالم كه تو فظاى مجازى با دوستاى خوبى مثل شما آشنا ميشم با نظراتون خوشحالم كنيد منتظر تظراتون هستم
پيوند هاي روزانه
آرشيو مطالب
لينك دوستان

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

» ميگ...ميگ
» با حس عجيبي با حال غريبي "دلم تنگته"
» اًُپراتور قلبم
» ترانه هاي زخمي
» خانه شعري و هنري (راد)
» بغض آسمان
» ردیاب ماشین
» جلوپنجره اریو
» اریو زوتی z300
» جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خورشيد هميشه اينجاست و آدرس the.duchess.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





» خيلي خيلي خيلي جالب

حتمااااااا حتمااا بخونيد خيلي جالبه و ارزش خوندن داره

 

 خانم حميدی برای ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعنی لندن آمده بود او در آنجا متوجه شد كه پسرش با يك هم اتاقی دختر بنام Vikki ‎ زندگی ميكند. كاری از دست خانم حميدی بر نمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خيلی خوشگل بود. 

او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث كنجكاوی بيشتر او می شد. مسعود كه فكر مادرش را خوانده بود گفت: " من ميدانم كه شما چه فكری می كنيد، اما من به شما اطمينان می دهم كه من و Vikki فقط هم اتاقی هستيم‎ . " 

حدود يك هفته بعد‎ ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت: " از وقتی كه مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فكر نمی كنی كه او قندان را برداشته باشد؟ 

خب، من شك دارم ، اما برای اطمينان به او ايميل خواهم زد‎." 

او در ايميل خود نوشت‎ : مادر عزيزم، من نمی گم كه شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمی گم كه شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است كه قندان از وقتی كه شما به تهران برگشتيد گم شده‎ 

با عشق،مسعود 

روز بعد ، مسعود يك ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود‎ : پسر عزيزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! و در ضمن نمی گم كه تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعيت اين است كه اگر او در تختخواب خودش می خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا كرده بود‎. 
با عشق ، مامان
 biggrin

_________________

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» ويژگي هاي متولدين هر ماه(شما كدوميد)

 شما کدومید ؟ . . . 

فروردین: تک رو + غرور متعادل sorry 

اردیبهشت: رفتار ملایم + درونگرا  

خرداد: خوشرو + اهل تفکر Girl Cool 

تیر: زیرک + زودرنج boro baw 

مرداد: اعتماد به نفس + خونگرم Wink 

شهریور: منطقی + درونگرا  

مهر: مهربان + منطقی Cool 

آبان: اهل تفکر + رک Love 

آذر: پرتحرک + اجتماعی Dance 

دی: احساساتي+ شوخ طبع و خوش گذرون  

بهمنخودرای + پایه (دوست خوب) 

اسفند: بازيگوش +نگران biggrin

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» توجيح يا خيانت

 حرفش راساده گفت! 

من لايق تونيستم! 
نميدانم خواست لياقتم را به من يادآوري كندياخيانت خودش راتوجيح
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» از سادگي نيست

 

چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری 
“از سادگی نیست” 
شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون حساس باشی !!!
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» شعر و جواببيه حميد مصدق و فروغ فرخزاد

 تو به من خندیدی

و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت ...!!؟
 
از : حمید مصدق
 
پ.ن :
پاسخ فوق العاده زیبای فروغ فرخ زاد ...!!؟
 
 
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده جواز دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد‎ ‎گریه تلخ تو را ...
و من رفتم
و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت ...!!؟
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» لعنت

لعنت به تمام کسانی ک

تو نیستند ....

ولی...

عطر تو را می زنند.....
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» زمانه ي من

 زمانه ی من جاییست

 
که پشت دوستت دارم ها نوشته شده است:
 
"ساخت چین"
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» گفتي چشم هارا بايد شست

 سهراب گفتي:چشمها را بايد شست..... .شستم ولي !......... گفتي: جور ديگر بايد ديد.......ديدم ولي !.............. گفتي زير باران بايد رفت........رفتم ولي !............. او نه چشمهاي خيس و شسته ام را..نه نگاه ديگرم را...هيچ کدام را نديد !!!! فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت: " ديوانه باران نديده

 
 
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در یک شنبه 29 مهر 1391برچسب:سهراب سپهري,چشم,طعنه,ديوانه,باران,, توسط Pegah | لينك ثابت |
» مرد من

 بگو اي مرد من اي از تبار هرچه عاشق   بگو اي در تو جاري روح روشن شقايق

بگو با من بگو از درد و داغت                بذار مرحم بذارم روي زخمات
 
بذار بارون اشك من بشوره                  تمام غصه هارو از سراپات
 
بذار سر روى شونم گريه سر كن             از اون شب گريه هاي تلخه هق هق
 
بذار باور كنم يه تكيه گاهم                     براي غربت يه مرد عاشق

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 29 مهر 1391برچسب:مرد,شانه,غربت,تكيه گاه,غصه, توسط Pegah | لينك ثابت |
» بعضي ها

 گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها ، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند ... 

دوست دارم این لبخند های بیگاه و آن بعضی ها را ... 
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 28 مهر 1391برچسب:گاهي,فكر,دوست داشتن,بعضي ها,لبخند, توسط Pegah | لينك ثابت |
» در را زود باز نكنيد

 

وقتی عشق در را زد ، زود باز نکنید... 
بعضی ها مثل بچه ها زنگ میزنند و فرار میکنند
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 28 مهر 1391برچسب:عشق,بعضي ها,, توسط Pegah | لينك ثابت |
» كسي كه.....

 

کسی که نداشته هایت را بهانه میکند،بهتر است او را هم نداشته باشی. . .!
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 28 مهر 1391برچسب:نداشتن,بهانه,بهتر, توسط Pegah | لينك ثابت |
» قشنگترين ديالوگ دنيا

 قشنگترین دیالوگ دنیا اونجاست

 
که پدر ژپتو به پینوکیو میگه :
 
پینوکیو چوبی بمان آدم ها سنگی اند
 
دنیایشان قشنگ نیست
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» .....

تو دنيايي زندگي ميکنيم که 

توش خيلي ها ممکنه جفــــــت باشند 
.
.
اما جــــــــور نيستند
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» خواستي باش،،،،خواستي نباش

 دیگه... 

 
نه به دیروزهایی که بودی فکر می کنم 
 
نه به فرداهایی که شاید بیایی 
 
می خواهم امروز زندگی کنم ....
 
خواستی باش... خواستی نباش
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:ديروز,امروز,زندگي ,, توسط Pegah | لينك ثابت |
» خودت برميگردي

 

صدایت نمیکنم که برگردی ...
 
مهم باشم ، خودت برمیگردی
--------------------------------
پ.ن : 
 
آنقدر خوب هستم ؛ که ببخشمت .... 
اما .... آنقدر احمق نیستم ؛ که دوباره بهت اعتماد کنم ... !!!
 
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:مهم ,برگشتن,حماقت, توسط Pegah | لينك ثابت |
» الو...منزل خداست؟

 الو سلام

منزل خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟
الو 
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر
صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
دوباره ...
... تا خدا خداست
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:خدا,دل شكسته, شفا,درد,پناهگاه, توسط Pegah | لينك ثابت |
» سرفه هاى خدا

 من هنوز هم فکر می کنم رعد و برق ،صدای سرفه های خداییست که

این روزها زیاد سیگار می کشد و تنهایی هایش را گریه می کند .


»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:خدا,سرفه,سيگار,تنهايي,دود, توسط Pegah | لينك ثابت |
» خوش به حالت ادم....

 

خوش بحالت آدم!
 
خودت بودى و حوایت .....
 
کسى نبود که حوایت را هوایی کند ....!!
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:ادم,هوا,هوايي, توسط Pegah | لينك ثابت |
» شك نكن

 آدم ها،

 
وقـتی از هــم دور مـی شـونـد ،
 
که دارند به کس ِ دیگری نزدیک می شوند !
 
شک نکن ...!!
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:ادم ها,نزديكي,دوري,شك, توسط Pegah | لينك ثابت |
» هيچوقت

 

 هیچ وقت با کسی که دوستش داری طولانی قهر نکن ، چون
بی تو زندگی کردن رو یاد میگیره ... !
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:قهر,هيچوقت,زندگي كردن, توسط Pegah | لينك ثابت |
» دل شكسته ام.....


دل شکسته ام...مثل مادری که لباس های ورزش بچه اش بوی سیگار میدهد

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:دل شكسته,سيگار,مادر, توسط Pegah | لينك ثابت |
» 

 

ـهَمیشه بـ ـهتَرین ـها مآل ِ مَن بوده وَ هَست

آگر مآل ِ مَن نَشُدی قطعآ بـ ـهتَرین نَبودی !!

 


 

 

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» تام كروز يا مستر بين؟

 شــــوخ طبعـــی یکی از ویژگی های مردان جـــذّابه... 



امّا به یاد داشته باشید که هرگــــز دختری رو پیدا نمیکنید که بیخیال تام کروز بــشـــه و بره سـُراغ مـــستر بیــــــن !

_________________

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:شوخي,مردان جذاب, توسط Pegah | لينك ثابت |
» ٩

بـــــرای کـــسی کــه رفــــتـنـی اســـت ، راه بــــاز کــــنـید 

ایــــستادن و مــنـتظر مـانـدن ابـــلـهانه تـرین کـار دل اســت 


 

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» ٨

 كتاب زندگي راكجا پنهان كرده ايد ؟ 

قرار بود قهرمانش ما باشيم

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:زندگي , پنهان, توسط Pegah | لينك ثابت |
» ٧

 شخصيت. منو با برخوردم اشتباه نگير

شخصيت من چيزيه كه من هستم

اما

برخوردم با تو. چيزيه كه تو هستي

---------------------------------

پ ن : بعضي وقتا دلت ميخواد بعضيارو تنها گير بياري تو صورتشون نگاه كني , لبخند بزني بگي ببين بد جور رو اعصابمي

»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» براي درك اغوشم شروع كن يك قدم با تو.....

 برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو 

تمام گامهای مانده اش با من 
منم زیبا 
که زیبا بنده ام را دوست می دارم 
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید 
ترا در بیکران دنیای تنهایان 
رهایت من نخواهم کرد 
رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود 
تو غیر از من چه میجویی؟ 
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ 
تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم 
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی. یا خدایی، میهمانم کن 
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم 
طلب کن خالق خود را. بجو مارا، تو خواهی یافت 
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که 
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد 
تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم. 
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت 
وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم 
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟ 
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟ 
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور 
آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را. 
این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرابا قطره اشکی 
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم 
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم 
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟ 
بگو، جزمن کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است 
قسم بر عاشقان پاک با ایمان 
قسم بر اسبهای خسته در میدان 
تو را در بهترین اوقات آوردم 
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من 
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور 
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد 
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو 
تمام گامهای مانده اش با من 
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید 
ترا در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد 
سهراب سپهری
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:براي,درك ,اغوش,خدا,اشك الود, توسط Pegah | لينك ثابت |
» ٦

 

دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»
 
نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
 
 ؟؟؟؟؟؟ !!!!!! 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» بعضي ها

     

بعضی ها رو در جـــوب باید شست … 
تا لجــن ها همه خوشحال شوند که 
کثیـــف تــر از خودشان هم هست
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 21 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» (4)

 

 

وقتے مَن ،
آن "مشترکِـ موردِ نظر " نيـستَمــ ...
چه فَرقـے دارد
در دَسترسـ
باشَمــ
يا نَباشـمــ...
--------------------------
 
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن است...
از همان آب هایی که میپرد توی گلو و سالها سرفه میکنیم
----------------------------------------------------------------
زنده ام ! نه از جانی که مانده... از استخوان های لجبازی که روی هم ایستاده اند و کوتاه نمی آیند...!!!
-------------------------------------------------------------------------
 
 تو سیگار و خاموش کن تا بگم ... چطور ميشه با گريه هم دود شد
-------------------------------------------------------------------------
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 14 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» اگر عشق بميرد

 

اگر عشق بمیرد شاید در خیابان باران ببارد
 
و من در گورستان بر مزار کسی بروم
 
که روزی گمان میکرد دوستم دارد
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 14 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» دستت را بياور....

 دَستـَت رآ بیـــاوَر....

مَردانـه و زَنانـه اَش رآ
بـــــی خیـــآل!
دَســـت بدَهیمـ
بـه رَسمــِ کودَکـــــی ...
قرآر اَســـــت هــَــوای هَم رآ
بـی اجازه داشتـه باشیـــمــ...
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» خداى من

 

 
خدای من خداییست كه 
 
اگر سرش فریاد كشیدم 
 
به جای اینكه با مشت به دهانم بزند 
 
با انگشتان مهربانش نوازشم می كند 
 
و می گوید : 
 
میدونم جز من كسیو نداری... 
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» زياد كه باشى

 زیاد خوب نباش … 

زیاد دم دست هم نباش … 
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی … 
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند … 
زیاد که باشی ، زیادی می شوی
 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» بعضى از زخم ها

 

بعضی زخمها هست 
که هر روز صبح ، باید پانسمانش را باز کنی و روش نمک بپاشی ! 
تا یادت نرود... 
دیگر ،سراغ بعضی آدما نبــاید رفت !!
-----------
پ ن.    بعضى از ادما هستن كه هرچقدر جاى زخمشون عميق تر ميشه بيشتر جاى 
خاليشون كلافت ميكنه. 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» وجدان

 شــــب هـــا 

 
بـه وقـــت خوابــــ 
 
از طــــرف منــــ 
... 
وجـــدانت را ببـــوســ 
 
اگــر بیـــدار شد بپـــرســ 
 
چـــطور مــےتواند شــب هـا 
 
بـه ایـــن راحـــتی بـــخوابد 
 
؟....؟
پ ن : زمان بهم ثابت كرده ادم هايى كه وجدان درونشون مرده خيلى راحت تر از بقيه 
زندگى ميكنن..خيلى 
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» روزگارى كه من زندگى ميكنم

 

اگر با گرگها زندگی میکنی 
 
زوزه کشیدن را بیاموز . 
 
من ! 
 
در روزگاری زندگی میکنم که 
 
تنها خدایش از پشت خنجر نمیزند
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در شنبه 8 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» دنبال كسى ميگردم كه؟

 دنبال كسي ميگردم كه تو بهار كه زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم: 

مياي بريم زير اين رگبار و هواي خوش قدم بزنيم؟ 
در جواب فقط بگه: نيم ساعت ديگه كجا باشم.... 
 
توي تابستون كه زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم: 
مياي بريم تو خيابون تا هرجا شد قدم بزنيم؟ 
در جوابم فقط بگه:‌ ناهار اونجايي كه من ميگم.... 
 
توي پاييز زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم: 
مياي صداي ناله ي برگارو دربياريم خش خش صدا بدن؟ 
در جوابم فقط بگه: دوربينتم بيار.... 
 
توي زمستون زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم: 
درختاي خيابون منتظرن با يه عالمه برفبعد با ترديد بپرسم: مياي كه؟ 
در جوابم بدون مكث بگه:‌ يه جفت دستكش ميارم فقط يه لنگه من يه لنگه تو ...سر اينكه دستاي گره شدمون توي جيب كي باشه بعدا تصميم ميگيريم.... 
----------------------------------------------------------------------
پ . ن : هميشه ادمايي كه اطرافمونن همونايي هستن كه  تو ى روياها و خيالاتمون 
متفاوت تر از واقعيت اصليشون هستن و حرفايي رو ازشون ميشنويم كه تو واقعيت هيچوقت نميگن
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 7 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |
» تعبير خواب

 

ما نیازی به کتاب های «تعبیر خواب» نداریم
 
یا ترسهایمان را خواب می بینیم
 
یا نداشته هایمان را...‬
-------------------------
پ.نً:  هميشه قشنگترين قسمت اون خواب از خواب ميپرم انگار به بعضى چيزا حتى رسيدن تو خوابم ممنوعه !!!!!!
با اين همه همه ى داشته هامو دوست دارم  همه ى بالا و پاينايى كه ميشه همه ى ادمايي كه هستن و اونايي كه ميخواستم باشن
همه رو دوست دارم
»  نوع مطلب : <-PostCategory->
»  نوشته شده در جمعه 7 مهر 1391برچسب:, توسط Pegah | لينك ثابت |

» عناوين آخرين مطالب ارسالي