اين متن هم مثل قبلي نوشته ي خودمه و تقديمش ميكنم به بهاره ي عزيزم و همه ي دختر هايي كه مثل او مجبور شدند زود تر از
سنشون بزرگ شن
........
ميخواهم ياداوري كنم .. فقط ياداوري
گوش كن .. با دقت نگاهم كن
احتياج دارم كسي چند لحظه تمام حواسش را بدهد به من
و من حرف بزنم ، غر بزنم ، بگويم ....بگويم
و او گوش كند بدون انكه قضاوت كند
گوش كن
راه خيلي دوري نميرود
ميخواهم ياداوري كنم
نه خاطرات تورا
نه غصه هاي خودم را
ميخواهم ياداوري كنم كه خيلي وقت است زندگي نكرده ام
خيلي وقت است كسي جايي منتظرم نيست
درست يادم نيست اخرين بار كي منتظر تماس يك اشنا بوده ام
و كي دلم لرزيده از صداي رسيدن يك اس ام اس
يادم نيست اخرين بار كي خودم را در اغوشي رها كرده ام و خودم را ا خوشبخت ترين دختر جهان يافت ام
حتي يادم نيستاصلا هيچ وقت همچين روزهايي را داشته ام ؟؟
نه نگو.. تو هيچي نگو... تو قرار است فقط گوش كني
حمايتم نكن ... من به حمايت ردن تو عادت ندارم
زيادي ام ميشود و امان از دست اين زيادي ها
حس و حال عجيبي دارم
دلم ميخواهد خودم را بزنم به دنياي هپروت و عالم نفهمي !!!!
وقتي نفهمي، فكر هم نميكني و وقتي فكر نكني عذاب نميكشي
گوش كن
تو فقط قرار است گوش هاي خدايي باشي كه مرا نميشنود
به قولي به در ميگويم تا ديوار بشنود
ديروز سر كلاس يكي از درس هاي اجباري
استاد ميگفت هركس به خودش اسيب برساند ، تاوان پس خواهد داد
در قيامت ...
ولي ايا ان روز كسي هم سوال و جواب خواهد كرد براي اغوش هاي محبت نديده ؟
دل كسي خواهد لرزيد براي اشك هاي بي گناه؟
ميخواهم ياداوري كنم
و اين ها همه ياد اوري ست
نميدانم براي تو ياداوري ميكنم يا خدا
ميخواهم تورا تصاب كنم يا او را وادار كنم كه خاي بهتري باشد
شايد بيشتر از هرچيزه ديگر ترسيده ام
ميداني چه اساسي دارم ؟ احساس انش اموزي كه جواب سوال را بلد نيست و برگه اش را
با اراجيف سياه ميكند
احساس ميكنم جا انده ام از تمام احساس هاي دنيا
مادرم راست ميگفت " هنوز بچه اي "
من هنوز بچه ام براي ادم هايي كه هم نسل من بودند اما زود بزرگ شدند
هنوز بچه ام و هنوز نيفهمم خيلي از امدن ها و رفتن هارا
هنوز مينشبنم به تجزيه و تحليل تمام واو و نون هاي حرف هاي طرف مقابل
و هنوز باور ميكنم كه جواب خوبي خوبي ست و جواب محبت محبت
جوري باور يكنم كه انگار هيچ وقت زندگي نكرده ام
هنوز گوست با من است! ؟ ميداني چه چيز زخمي ام ميكند؟؟؟
ضربه خوردن از خدايي كه روي همه ي خوشبختي ها يك سرعت گير گذاشته
گاهي فكر ميكنم او هم خيلي وقت است خدايي نكرده
مثل من كه خيلي وقت است زندگي نكرده ام
» 
تبادل
لینک هوشمند
